آرامش راستين مقدمه رسيدن «به سعادت كبريايي))
نويسنده: هوشنگ شكري
كسب آرامش و سعادت حقيقي در جوامع بشري آرزوي انسان هاي آزاده و مصلحان واقعي بوده؛ چنانچه پيشروان بشريت در خلق جامعه اي توام با آرامش و سعادت، همت ها كرده تا به آن آرمان يا جامعه آرماني برسند. در فرهنگ ايرانيان پيش از اسلام زردشت جامعه آرماني يا آرماستوش را پي ريزي كرد و بعد از اسلام فرهنگ و جامعه ايراني بر مبناي مدينئ النبي حضرت ختمي مآب(ص) و بنيان هاي فكري حضرت مولاعلي(ع) طرح و استوار گرديد.
در فرهنگ ما سعادت جامعه بر مبناي عدالت و دادگستري و ايمان و انسانيت و قرب و جوار رحمت حق و صداقت طرح شده و هر ايراني در حيات فردي و اجتماعي جوياي آرامش و رسيدن به سعادت تام و ازلي حق تعالي است.
علماي اخلاق و روانشناسي در تعريف آرامش و راه هاي رسيدن به آن متفق القول نيستند و در تعريف سعادت نيز نظريات متعددي را مطرح كرده اند.
آرامش توام با رسيدن به امنيت در شروح مختلف و خوي و خصال انساني و مردمي ممزوج با جوانمردي در فرهنگ ما پيشينه اي چند هزار ساله دارد كه فرهنگ اسلامي- ايراني در پي رسيدن به آن و ايجاد و ايجاب مدينه فاضله يا مدينه النبي به دست تواناي تتمه و جان عالم حضرت حجت(ع) است كه آرامش تام و سعادت حقيقي و فلاح راستين را به ارمغان خواهد آورد. اما هر ايراني با تكيه بر تعاليم معنوي و روحي ديني خود ضمن كسب آرامش دروني با اخلاق فاضله سعي در القاي آرامش به بطن جامعه را دارد و اين تفكر موجب حركت جامعه به سوي آرامش راستين و طهارت ظاهري و باطني جامعه خواهد بود، لذا فرهنگ اسلامي- ايراني با تاسي به قرآن كه تاييد رسل مرسل پيشين نيز هست و هم احاديث نبوي و اخبار ائمه به سوي كسب ملكات فاضله اخلاقي سوق يافته در نتيجه سعادت دنيوي و اخروي واقعي را در پيش روي اين فرهنگ گسترده است، وهم از اين رو است كه خرد و كلان ايراني از يكديگر توقع ايجاد امنيت و آرامش نسبت به هم را دارند و نيز در اين راه علماً و عملاً كوشا بوده تا جايي كه برهم زننده آرامش و امنيت حتي تنها يك نفر انگار كه تمامي آحاد جامعه تهديد شده لذا آن را بر نمي تابند.
در فرهنگ اسلامي- ايراني و جامعه آرماني آن، آرامش و سعادت فرد فرد جامعه تحت نظر و درايت متفكرين و انديشمندان و هدايتگران آن شكل گرفته و ايشان لوازم و زيرساختهاي متعدد مادي و معنوي را چنان مهيا مي كنند تا كوچكترين سستي و كژي در اين ساختارها به وجود نيايد، لذا پيوندهاي قوي و معنوي اسلامي و اصل اخوت ايراني و انساني ضامن بقا و دوام آرامش و سعادت در اين فرهنگ بوده است و در حقيقت ايجاد و ايجاب بستر آرامش و امنيت در فرهنگ اسلامي- ايراني ضامن بقاي اجتماعي و اقتصادي، سياسي و فرهنگ و... ايرانيان از گذشته تا به امروز شده است و جامعه اي كه طعم آرامش و آزادي و عدالت و دادگستري واقعي را ادراك و احساس نمايد به مرور به سوي محسوسات معنوي و روحاني بيشتر سوق يافته در نتيجه به فلاح كه قرب پروردگار بوده رهنمون مي شود و در كل مي توان گفت آرامش تام و راستين مقدمه رسيدن به فلاح و سعادت حضرت كبريايي است كه فرهنگ اسلامي- ايراني در رسيدن به آن همواره در تلاش و مجاهده بوده است، باشد كه دامن مقصود به فيض پاشي حضرت جانان نصيب ايران و ايراني از گذشته تا پايان كره زمين گردد.
نظرات شما عزیزان: